اخبار و رودیدادها

مهارت درست سوال کردن و سوال درست کردن


خلاصه :

.

سوال :
از چه و چگونه سوال کنیم  ؟


پاسخ :
راننده ای که نمی داند از کدام طرف باید برود، چه کار می کند؟ چنین راننده ای، باید از کسانی که راه را خوب می شناسند، سوال کند.
دانش آموزی که درس را خوب نفهمیده، باید چه کار کند؟ او هم باید سوال های خود را از معلّمش بپرسد تا درس را خوب یاد بگیرد. خریداری که قیمت یک کالا را نمی داند، چه طور می تواند از قیمت آن کالا با خبر شود؟ حتماً جواب می دهی که او نیز می تواند قیمت آن کالا را از فروشنده بپرسد.
هر کسی که چیزی را نمی داند، می تواند آن را از دیگران بپرسد و دانش خودش را زیاد کند.
پرسیدن هم مثل یک کلید است که به وسیله ی آن، می توانیم به علم و دانش برسیم و هزاران چیز تازه یاد بگیریم. اگر می خواهی آدم دانشمندی بشوی، هر چه را نمی دانی بپرس.

زیرا که: «پرسش، کلید دانش است»


این جمله از امام باقر (ع) است که در کتب حدیث آمده است : الا ان مفتاح العلم السؤال : کلید دانش ، پرسش است (بحار الانوار ، ج 36 ، ص . 359)
وظیفه یک محقق ، کاوش و تحقیق است و وظیفه یک مبتدی و شاگرد و دانشجو این است که مشکلات خود را از آن کس که تحقیق کرده بپرسد . یک‏ دانشجو در مشکلاتی که دچار می‏شود راهی ندارد جز آنکه از استاد و معلم خود کمک بگیرد و راهنمایی بخواهد . یک بیمار به پزشک مراجعه می‏کند و از او راهنمایی می‏خواهد .


اما پرسش از چه؟


در اینجا این نکته باید گفته شود : سؤال و پرسش در عین اینکه خوب‏ است و مظهر رشد و کمال انسان است مقدمه چیز دیگر است : یا مقدمه تحقیق‏ است یا مقدمه عمل . بعضی اشخاص در صدد تحقیق یک موضوع علمی یا تاریخی‏ یا دینی هستند ، ناچار باید در صدد پرسش برآیند و از اشخاصی که اطلاعی در آن زمینه دارند مطالبی سؤال کنند ، سؤالات یک دانش آموز یا دانشجو که در صدد یاد گرفتن است از این‏ قبیل است

و گاهی علت پرسش این است که می‏خواهد راه یک عمل را یاد بگیرد ، مانند سؤالاتی که یک بیمار از پزشک می‏کند و دستور العملهایی‏ می‏گیرد ، و همچنین است مشکلاتی که افراد با معلمان‏ اخلاق به میان می‏گذارند.
البته سؤالات‏ انسان باید متوجه مسائل لازم و مفید باشد، چه از جنبه علمی و چه از جنبه عملی .


افراط و تفریط در پرسش ها


مردم از نظر سؤال و پرسش گاهی‏ در حد افراط و گاهی در حد تفریط اند .
گاهی اشخاصی پیدا می‏شوند که کارشان‏ سؤال کردن است ، خصوصا در اطراف مسائل و موضوعات دینی . به خیال خود می‏خواهند از همه چیز سر در آورند ؛ در حالی که درک بسیاری از مسائل مانند چرایی بسیاری از  احکام برای بشر مقدور نیست و ما به این موضوع در ضمن سوالات دیگر پرداخته ایم .
بعضی هم در حال تفریط اند ، یعنی یک حالت سستی در آنها هست ، روح تحقیق و تجسس در آن ها وجود ندارد ، حتی از لازم ترین سؤالات هم‏ پرهیز دارند و خودداری می‏کنند . در صورتی که انسان وقتی که چیزی را نمی‏داند و دانستن آن‏ چیز برایش لازم است ، باید از کسی که می‏داند بپرسد ، خواه آن کس از خود او کوچکتر باشد یا بزرگتر
در آموزه های دینی، انسان جاهلی که از یاد گرفتن پرهیز می کند و سوال نمی کند، به شدت نکوهش شده ، و گفته‏ شده که عالِم باید علم خود را به کار بندد و جاهل باید سؤال کند و  سوال کردن و یادگرفتن را برای خود افتخار بداند (نهج البلاغه ، حکمت . 364 )
اما مهم این است که  انسان تشخیص بدهد که دانستن چه چیزهایی برایش‏ لازم است و دانستن چه چیزهایی برایش لازم یا ممکن نیست
آنگاه درباره ‏ اموری که دانستن آنها برایش لازم و ضروری است یا عمل به آنها برایش‏ ضرورت دارد ، سوال کند و از کسانی که‏ می‏دانند بپرسد
در بسیاری از سوال کردن ها خیری نیست و شخص هنگام سوال به دنبال یافتن جواب نیست .


(بیست گفتار، شهید مطهری ، صفحه271-275 ؛ با تلخیص و اضافات)


نتیجه :
پرسش، یکی از رایج ترین و در عین حال یکی از ساده ترین مهارت هاست.
شاید پرسیدن سوال خوب یکی از بزرگ‌ترین هنرهای خاموش در جهان باشد. اینکه چه سوالی را در چه زمانی و به چه شکلی مطرح کنیم، موضوعی است که بسیاری از ما به آن توجه نمی‌کنیم، زیرا برای آن آموزش نمی‌بینیم. برای این که ببینیم از چه چیزهایی به ویژه در مسائل اعتقادی سوال کنیم ؛ در یک جمع بندی انواع پرسش در حوزه مسائل اعتقادی را این گونه دسته بندی می کنیم :


1- پرسش‌های مبتنی بر حق جویی و حق گرایی که شخص در آن به دنبال فهم است و می خواهد برای تکمیل و تعمیق ایمان خود و نیز قانع کردن دیگران ، مسائل را بفهمد و جواب سوالات را بیابد که در این خصوص بر اساس یک اصل عقلی و دینی ، به کارشناس مسائل رجوع می کند و از کسانی که نسبت به مسائل آگاه هستند ، سوال می کند . در این نوع پرسش گری ، شخص از ایمان نسبت به مسائل برخوردار است و تنها برای فهم مسائل و اقناع عقلی خود و دیگران ، به دنبال یافتن پاسخ سوالات با رجوع به کارشناس است. مثلا کسی درباره توحید و چرایی آن به دنبال پاسخ سوالات خود با رجوع به کارشناس می گردد ؛ گرچه نسبت به این موضوع از ایمان قوی برخوردار باشد .


2- پرسش های مبتنی بر ایجاد ابهام و دامن زدن به شک و تردید خود : شخص در این حالت دچار شک و تردید در آن چه تا کنون می داند است ؛ اما به این دلیل که بر خلاف حالت قبل ، از ایمان قوی برخوردار نیست، با پرسش هایی که در بسیاری از مواقع از غیرکارشناس نیز می پرسد ، بر شک و ابهام خود دامن می زند. مثلا کسی درباره وجود خداوند شک دارد . او در این حالت نه دارای بینش صحیح نسبت به موضوع توحید است و نه گرایش درست و نه رفتار صحیح دارد . در این حالت اگر مراجعه به کارشناس مسائل دینی نیز نداشته باشد، چه بسا در یافتن پاسخ به مسائل توحیدی ، دچار اشتباهات بسیار جبران ناشدنی نیز بشود .


3- پرسش های مبتنی بر ایجاد شبهه و به اشتباه انداختن بیشتر خود و دیگران : در این حالت شخص در اثر بی تقوایی و نداشتن ایمان قوی ، با طرح شبهات و سوالات، خود و دیگران را در معرض اشتباه بیشتر قرار می دهد. این نوع پرسش گری به این دلیل که برخاسته از روح حقیقت گرا نیست ، معمولا به یافتن حقیقت نیز منتهی نمی شود .
 


برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

دختران