
اخبار و رودیدادها
تازه های کتابخانه -شماره۳
خلاصه :
۱۷-بربلنداي آن ردا نوشته ي سيد علي شجاعي رماني زيبا در باره وليعهدي ومناظرات آن حضرت وشهادت امام رضا(ع). ۱۸-در هتل اردو زدن از مجموعه عقيق نوشته ي سيد محمد سادات اخوي نشر نسيما .اين كتاب قطع هاي
17-بربلنداي آن ردا نوشته ي سيد علي شجاعي رماني زيبا در باره وليعهدي ومناظرات آن حضرت وشهادت امام رضا(ع).
18-در هتل اردو زدن از مجموعه عقيق نوشته ي سيد محمد سادات اخوي نشر نسيما .اين كتاب قطع هاي ادبي است در اصل در د ودلي با امام زمان به صورت ادبي. قسمتي از متن كتاب:
ها...ي رفيق!
وقتي دلت مي گيرد ،سرت مدام به روي سينه ات خم مي شود وسكوت،ميخ هاي درشت خيمه اش را به دوسوي لب هايت مي كوبد.وقتي دلت مي گيرد ،انگار با همه بيگانه مي شوي وترجيح مي دهي رازهايت در ميان سينه ات بمانند.انگار دلگير شدن ،استراحتي است كه خدا به روزهاي خوشي آدم ها مي دهد.
19-1هاي عاشق2 نمي شود نوشته عليرضا رعيت حسن آباديخاطرات آزادگان دامغان قسمتي از متن كتاب:ورزش كردن كلا قدغن بود .آسايشگاه ما سربازي داشت به اسم صالح.سي وخرده اي سنش بود؛بسيار زيرك وحقه باز .بوبرده بود كه ما در آسايشگاه ورزش مي كنيم.منتظر فرصت بود كه ما را به تله بيندازد.ورزش هاي رزمي انجام مي داديم.يك روز گرم بوديم سرباز صالح آرامآرام به سمت آسايشگاه آمد.ناگهان نگهبان ....
20-آرامي آدمها از مجموعه عقيق نوشته سيد سادات اخوي كتابي است در مورد امام زادگان شهر تهران معرفي آن ها به سبك قطع ادبي.گوشه اي ازكتاب:تندي دولا شدم وكفش هايم را از پا در آوردم. سمت راستم ديواري بود كه بالايش به اندازه خوابيدن يك نفر رفته بود تو...
آقا سيد خادم،دستم را كشيد وبرد توي اتاق سمت چپ. اتاق،گرد وكوچك بود. با سقف كوتاه ،بوي كهنگي چند ساله مي داد...
21-افتادن ونمردن از مجموعه عقيق نوشته سيد سادات اخوي مجموعه اي از نمايش هاي بي پرده از عاشورا.
قسمتي از متن:
صحنه خالي است.
سعيد،رو به نور سبز ايستاده وغرق در فكر است وتمام سينه اش را لكه هاي سرخ ومحوي پوشانده ا ندكه نشان محل اصابت ضربه شهادت اند.
از پشت سرش(منطقه سرخ)صداهاي گنگي شنيده مي شوند كه ترسناك اند.قاتل اوكه مردي ريز نقش وكهنسال است وارد مي شود وبا ديدن سعيد؛خود را جمع وجور مي كند.
22-در خانه ماندن خدا از مجموعه عقيق نوشته سيد سادات اخوي كمينه گرايي ادبيات قطعات ادبي در مورد مسجد
آستان مسجد:اين جاست كه قدم هايم مي لرزند وباورم مي شود كه در محضر اويم.نياز در وجودم مي شكفد وناز ترنم كلامش ،وجودم را تسخير مي كند.آستان مسجد ،سردري ساده است تا در ابتداي وردت،سادگي را تجربه كني وآن چه را آورده اي ،بگذاري وبه احترام،داخل شوي.
23-وقتي همه بيدارند از مجموعه عقيق نوشته سيد سادات اخوي كمينه گرايي ادبيات قطعات ادبي درمورد زيارت امام حسين عليه السلام.قسمتي از متن:
وقتي درميان خودت ودنيا مي ايستي وبادهاي مسموم روزمرگي،تورا با خود مي برند...آن وقت است كه تازه معناي كشتي نجات را مي فهمي ومتوجه مي شوي كه ماه شريف محرم چه نعمتي است.
24-نامي كه ماند نوشته ي جواد كامور بخشايش باز جستي در زندگي ومبارزات شهيد سيد كاظم ذوالانوار از شهداي انقلاب