
اخبار و رودیدادها
انعکاس زندگی
خلاصه :
پدرو پسری در کوه قدم می زدند که ناگهان پای پسر به سنگی گیر کرد وبه زمین افتاد وفریاد کشید:«آآآآی ی ی !»صدایی از دور پاسخ داد: :«آآآآی ی ی !»پسر با کنجکاوی فریاد زد:«که هستی؟»پاسخ شنید:«که هستی؟»پسر خشپدرو پسری در کوه قدم می زدند که ناگهان پای پسر به سنگی گیر کرد وبه زمین افتاد وفریاد کشید:«آآآآی ی ی !»
صدایی از دور پاسخ داد: :«آآآآی ی ی !»
پسر با کنجکاوی فریاد زد:«که هستی؟»
پاسخ شنید:«که هستی؟»
پسر خشمگین شد وفریاد زد:«ترسو.»
باز پاسخ شنید:«ترسو.»
پسر با تعجب از پدر پرسید:«چه خبر است؟»
پدرلبخندی زد وگفت:«پسرم!توجه کن.»
وبعد با صدای بلند فریاد زد:«تویک قهرمان هستی!»
صدا پاسخ داد: «تویک قهرمان هستی!»
پسر باز بیشتر تعجب کرد پدرش توضیح داد:
«مردم می گویند این انعکاس کوه است.ولی درحقیقت انعکاس زندگی است. هرچیزی که بگویی یا انجام بدهی.زندگی عینا به توجواب می دهد.اگر عشق را بخواهی،عشق بیشتری در قلب تو به وجود می آید واگر دنبال موفقیت باشی،آن را حتما به دست خواهی آورد.هر چیزی را که بخواهی وهر گونه که به دنیا وآدم ها نگاه کنی،زندگی همان را به تو خواهد داد.»